 | ایرج افشار، ایرانشناس نامی، بسیاری از دستاوردهای پژوهشی خود را به شکل پراکنده در مجلههای مختلف منتشر میکرد. در پی گذر سالها و دشواری دستیابی به آن مجلات، استاد باستانی پاریزی به افشار پیشنهاد داده این مقالهها را جمعآوری و در قالب مجموعه مقالات منتشر کند. حاصل کار مجموعه دو جلدی «سواد و بیاض» است که در سالهای 1344 و 1349 از سوی کتابفروشی دهخدا منتشر شده است. |
ایرج افشار، ایرانشناس نامی، بسیاری از دستاوردهای پژوهشی خود را به شکل پراکنده در مجلههای مختلف منتشر میکرد. در پی گذر سالها و دشواری دستیابی به آن مجلات، استاد باستانی پاریزی به افشار پیشنهاد داده این مقالهها را جمعآوری و در قالب مجموعه مقالات منتشر کند. حاصل کار مجموعه دو جلدی «سواد و بیاض» است که در سالهای 1344 و 1349 از سوی کتابفروشی دهخدا منتشر شده است.
به طور کلی مقالههای سواد و بیاض در سه دسته یادداشتها، وفیات مولفین و بیاض سفر تقسیم بندی شدهاند.
در جلد اول، بخش یادداشتها، ایرج افشار با بررسی اسناد و اقوال و مکتوبات، اطلاعاتی درباره اشخاصی که پیش از این مغفول مانده بودهاند، به دست داده است. از این جمله است مقالهای که درباره «محمد باقر قنواتی»، استاد زبان فارسیِ ادوارد براون است، یا اطلاعاتی که پیرامون «میرزا حبیب اصفهانی» در مقالهای به همین نام ارائه شده است. وی همچنین یادداشتهای مفصلی درباره طالبوف، حاج محمدعلی پیرزاده (از عارفان قرن سیزده)، سید جمالالدین افغانی، نایب حسین کاشی (از گردنهگیران عصر ناصری) و تلگراف در ایران نوشته است.
در بخش وفیات مولفین، یادداشتهای کوتاهی را مییابیم که به مناسبت درگذشت بعضی از نویسندگان و ادیبان هم عصر ایرج افشار نوشته شدهاند. این یادداشتهای کوتاه حاوی اطلاعات دقیق و نکتهسنجیهای علمی است. از آن جمله است یادداشتهایی درباره صادق هدایت، ملکالشعرا بهار، غلامرضا رشید یاسمی، علیاکبر دهخدا، عباس اقبال، نیما یوشیج و عبدالعظیم قریب. سبک ایرج افشار در این یادداشتها، جملههای کوتاه و ارائه اطلاعات دقیق و موجز است. به دریغاگویی نپرداخته، بلکه هدف او معرفی بزرگان و نامآوران ادبی بوده است. آنچه ایرج افشار ذیل عنوان وفیات مولفین نوشته، در مباحث تاریخ ادبیات معاصر مهم و موردتوجه است.
بخش سوم مقالات، «بیاض سفر» است. در این بخش روایت سفر به کرمان، سیستان، فرانسه، افغانستان، ژاپن، هند، سرندیب، آمریکا و کنارههای کویر مشاهده میشود. جذابیت یادداشتهای سفرِ ایرج افشار به توجه او به نکتههای فرهنگی در هر مکان است. در سفر به کشورهای خارجی بازدید از موزهها و دانشگاهها را از دست نداده است. اطلاعاتی پیرامون کتابخانه و کتابداری و صنعت چاپ و نشر ارائه کرده و از فرهنگ و هنر و ادب هر کشور سخن گفته است. در سفر به پاریس از موزههای مشهور و شناختهشده درگذشته و «موزه کلمانسو» را به مخاطب ایرانی معرفی کرده است. موزهای که به گفته خود افشار «سالها می گذرد تا یک ایرانی به آنجا سری بزند.» از قواعد کتابداری و کتابخانههای فرانسه اطلاعاتی کسب کرده و با مخاطب به اشتراک گذاشته است. در سفر به افغانستان از آب و هوا و جغرافیا سخن گفته، شرایط فرهنگی و ادبی را بررسی کرده است و انجمنهای ادبی و مجلههای مهم افغانستان را معرفی کرده است. در سفر به ژاپن از ویژگیهای پسندیده اخلاقی این مردم، کتابخانهها و دانشگاهها و مطالعات شرقشناسی و غربشناسی دانشگاههای این کشور به تفصیل سخن گفته است. در سفر هند به جستجوی نسخههای فارسی و کتابخانهها و موسسات ترویج زبان فارسی پرداخته است.
در سفرهای داخلی، عوامل جغرافیایی و آب و هوایی را در نظر گرفته و از احوال مردم آن شهر سخن گفته است. به بناهای تاریخی توجه شایانی داشته، چنان که در سفرِ سیستان، یادداشتهای مفصلی درباره قلعه رستم، شهر سوخته، ویرانههای کوه خواجه، تپه شیخ علی و تخت شاه دارد و در آنها به موقعیت جغرافیایی، راه دسترسی به محل، آثار به دست آمده از محل و گاه گفتههای محلیان توجه کرده است. علل پیشرفت یا عقبماندگی منطقهای را وامیکاویده و در نهایت در جستجوی راهکاری برآمده است.
مقالات جلد دوم نیز به همان صورت پیشین دستهبندی شدهاند. در بخش بیاض سفر، یادداشتهایی از سفر به یزد، کویر و آمریکا که پیش از این در مجله یغما منتشر شده بودند، به چاپ رسیده اند. در بخش سند و تاریخ، علاوه بر اسنادی از تاریخ قوم ایرانی، لزوم نگهداری از میراث گذشتگان و لزوم تشکیل دیوان اسناد و ایجاد آرشیو ملی، امینالضرب، تاریخچه مدارس سیاسی و حقوقی، شش مشیرالدوله، فرمانهای حکومتی، مکتوبها، وقفنامهها و دستخطهای عهد قاجار نمونه سندهایی آورده و یادداشتهایی نوشته است.
در وفیات المولفین این جلد از سعید نفیسی، مجید موقر، علی هانیبال، مهدی بیانی، ابراهیم پورداوود، صمد بهرنگی، رهی معیری، حسین مسرور، حسین بهزاد، عبدالحسین سپنتا، آقابزرگ تهرانی، تقی زاده، لطفعلی صورتگر، جلال آلاحمد و فروزانفر سخن گفته است.
اهمیت کار افشار در نگارش این یادداشتهای کوتاه و پراکنده، ثبت اطلاعات تاریخی نزدیک به زمان حاضر است. اطلاعاتی که به سبب نزدیکی گاه بیاهمیت پنداشته میشوند و در گذر زمان گرد فراموشی و نابودی بر آنان مینشیند.